باران سیاه
باز باران بارید خیس شد خاطره ها مرحبا بر دل ابری هوا نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند مثل آسمانی که امشت می بارد واینک باران بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند و چشمانم را نوازش می دهد ...تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم نظرات شما عزیزان: پنج شنبه 14 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 17:51 :: نويسنده : ....................
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید باران سیاه آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان |
||
![]() |